واقعیت به گونه داستان

تجربیات تلخ و شیرین زندگی

۱۳۹۹ اسفند ۲۶, سه‌شنبه

مارتین لوتر: کشیشی که مسیحیت را زیرورو کرد.

 


در بامداد یکشنبه ۳۱ اکتبر ۱۵۱۷ کشیش خشمگین یک شهر کوچک آلمانی کاغذی در دست با گامهای بلند به سوی کلیسای آبادی رفت، متنی که شبانه آماده کرده بود را با چند میخ به در بزرگ و چوبی کلیسا چسباند تا همه مؤمنان آن را بخوانند. او در ادعانامه خود گفته بود که هیچ بنده‌ای از دیگران به خدا نزدیکتر نیست و احدی حق ندارد خود را نماینده خداوند در روی زمین بداند.

کشیش ۳۳ ساله شهر ویتنبرگ مارتین لوتر نام داشت. او به نابسامانی‌های کلیسا اعتراض داشت اما از اهمیت اقدام خود بی‌خبر بود. بعدها تاریخ‌نگاران ضربات پرطنین چکش او را بسان زنگ ناقوسی دانستند که مرگ قرون وسطا را اعلام کرد. 

مارتین لوتر دین را پیوندی روحانی میان آفریدگار و بندگان او می‌دید و جز پالودن دین و ایمان از آرایه‌ها و زایده‌های خرافی که ارباب کلیسا به آن بسته بودند، چیزی نمی‌خواست.

اقدام فردی مارتین لوتر به زودی طنینی عظیم پیدا کرد، پایه‌های کلیسای کاتولیک را لرزاند و سرانجام به پیدایش کیش پروتستان انجامید که دین مسیح را یکسره دگرگون کرد و آن را به مسیری تازه انداخت و آن را برای هماهنگی با مقتضیات روزگار نو آماده ساخت.



مبارزه با انحرافات کلیسا

مارتین لوتر که پس از تحصیل الهیات به سمت واعظ اصلی کلیسای ویتنبرگ انتخاب شده بود، به تدریج با فساد ارباب کلیسا و زندگی گناه‌آلود همکاران خود آشنا شد. 

بسیاری از کشیشان که پیروان مسیح را به نعمت و آسایش در «حیات بعدی»‌ حواله می‌دادند،‌ خود در همین «دنیای فانی» سرگرم پول‌اندوزی و خوشگذرانی بودند. آنها با استفاده از ناآگاهی عوام، خود را فرستادگان و نمایندگان خدا در روی زمین می‌خواندند، در ازای پول برای آنها نزد خداوند «شفاعت» می‌کردند و به آنها سندهایی می‌فروختند که تمام گناهانشان را می‌بخشید و رفتن آنها را به بهشت تضمین می‌کرد.

ادعانامه‌ای که مارتین لوتر در ۹۵ ماده یا تز تنظیم کرده بود و آن را به در کلیسای بزرگ شهر آویخت، بازتاب طغیان روحی او بود. او کلیسای کاتولیک را متهم می‌کرد که وظیفه اصلی خود،‌ یعنی تعلیم آموزه‌های مسیح را به فراموشی سپرده است و‌ مؤمنان را از فیض و رحمت الهی دور می‌کند.

کشیشانی که لوتر کسب و درآمد آنها را به خطر انداخته بود، نزد پاپ، پیشوای کلیسای کاتولیک، که در واقع بر اروپای آن روز و بر تمام جهان مسیحی حکم می‌راند، شکایت بردند.

پاپ، کشیش جوان را به رم فرا خواند و او را به تکفیر تهدید کرد. لوتر نه تنها به احضار و تهدید او وقعی ننهاد، بلکه نامه تحکم‌آمیز پاپ را در اقدامی تهورآمیز به آتش افکند و فریاد برداشت که پاپ یک بنده عادی پروردگار است،‌ پس چه حق دارد درباره کفر و ایمان بندگان دیگر داوری کند؟

لوتر راه گریز در پیش گرفت و به زندگی مخفیانه روی آورد. زندگی در خلوت و انزوا چند سالی به او فرصت داد ک به افکار خود سروسامان دهد و کتاب مقدس را به زبان آلمانی ترجمه کند. اقدامی مهم و تهورآمیز که از راهی دیگر اقتدار ارباب کلیسا را به چالش گرفت. 

کشیشان کلام خدا را در انحصار خود در آورده و تفسیر کتاب مقدس را حق انحصاری خود می‌دانستند تا مردم عادی را همواره در جهل و وابستگی نگاه دارند.

لوتر از سرنوشت یان هوس (۱۴۱۵ - ۱۳۷۱) باخبر بود. آن روحانی اهل بوهم متن کتاب مقدس را از لاتین به زبان چک ترجمه کرده بود تا به مؤمنان بگوید آگاهی از تعالیم مسیح در انحصار کلیسا نیست و هر بنده خدایی می‌تواند با خواندن "کتاب مقدس" از پیام واقعی خداوند آگاه شود. هوس به جرم ایستادگی در برابر کلیسا به عنوان "جادوگر" به هیمه آتش سپرده شد.


بنیادهای رفورم دینی لوتر

در تزهای ۹۵ گانه مارتین لوتر چند گزاره بنیادی وجود دارد که برای جنبش اصلاح دینی بسیار پراهمیت است:

  • خداوند همه بندگان خود را برابر آفریده و همه به یکسان به او نزدیک هستند، پس کشیشان یا روحانیان نمی‌توانند مدعی شوند که به خداوند نزدیک‌تر هستند یا از سوی او نمایندگی دارند.
  • ایمان دینی حاصل پیوند روحانی و مستقیم میان خداوند و قلب انسان است. پس امری وجدانی و آزادانه است، یعنی اگر از روی جهل یا با فشار باشد هیچ ارزشی ندارد. 
  • پیوند انسان با خداوند به طور مستقیم و از راه درک کلام الهی انجام می‌گیرد که در کتاب مقدس منقول است و در دسترس همگان قرار دارد. این رابطه به میانجی یا واسطه نیاز ندارد، پس روحانیان حق ندارند خود را واسطه ارتباط بشر با خدا بدانند و این را امتیازی برای خود بشمارند.

این چند تز ساده جهان‌بینی قرون وسطا را که یکسره بر دین استوار بود، از ریشه تکان داد، هم ایمان دینی را از گزند مقامات دنیوی محفوظ نگه داشت و هم راه را برای پیشرفت جامعه بشری بر پایه علم و خرد هموار کرد.


لوتر و مرده‌ریگ کلیسا

لوتر یک مصلح دینی دلیر و برجسته است،‌ اما در میان پیشروان جنبش روشنگری که در سپیده‌دم نوزایی فرهنگی اروپا رسم و راه زندگی مدرن را ترسیم کردند،‌ جایی ندارد. 

او وجدان دینی را از بند جهل و خرافات و سیطره ارباب کلیسا رها کرد، اما در بسیاری از باورها و گرایش‌های دینی، یک مسیحی «بنیادگرا» باقی ماند. 

در تعالیم و تبلیغات او می‌توان نکاتی یافت که برای انسان متمدن امروز نکوهیده هستند:

گرایش ضدیهودی: لوتر با وجود گسست از سلسله مراتب کلیسای کاتولیک به باورهای ضدیهودی گرایش داشت. در نوشته‌ای به عنوان «از یهودیان و دروغ‌هایشان» (۱۵۴۳) به شدت به یهودیان تاخته و آنها را دشمنان ابدی مسیح دانسته است. در دوران ناسیونال سوسیالیسم، چه بسا پیروان جنایتکار آدولف هیتلر به نوشته‌های ضدیهودی مارتین لوتر استناد می‌کردند.

نفرت از دهقانان: لوتر با این که پیوسته از فیض الهی و رحمت عیسی مسیح دم می‌زد، با توده محرومان جامعه انس و الفت نداشت. در روزگار او طغیان‌های دهقانی، در اعتراض به جور و ستم فئودال‌ها، در غرب اروپا‌ زبانه می‌کشید. لوتر برخلاف توماس مونتسر (۱۴۸۹ - ۱۵۲۵) مصلح دینی بزرگی که در کنار دهقانان قرار گرفت، از اشراف زمین‌دار و حاکمان ستمگر پشتیبانی کرد. لوتر در آغاز قیام دینی خود در مونتسر پشتیبانی دلیر و یاوری پی‌گیر می‌دید، اما وقتی این حامی بزرگ دهقانان فقیر را اعدام کردند،‌ خم به ابرو نیاورد. 

مارتین لوتر همچنین وارث برخی از جهالت‌های کلیسا بود، از جمله احکام بیرحمانه آن در مورد ساحران و اعتقاد کورکورانه به پلیدی ذاتی آنها. به اعتقاد دستگاه تفتیش عقاید، جادوگران،‌ به ویژه زنان جادوگر، می‌توانستند مردم را با آفت‌ها و بلاهای گوناگون و بیماری‌های مخوف آلوده کنند. در قرون وسطی بسیاری از کسانی که به نحوی در برابر جباریت کلیسا قد علم می‌کردند، به بهانه اشتغال به سحر و جادو،‌ به هیمه آتش سپرده می‌شدند. لوتر هم در این قضاوت غیرانسانی تردید نکرد و بارها فرمان داد: «به زنان جادوگر رحم نکنید!»

لوتر در سال‌های پایانی زندگی شاهد گسترش افکار و باورهای خود بود. او در ۱۸ فوریه ۱۵۴۶ در ۶۲ سالگی درگذشت و در پایگاه وعظ و تدریس خود یعنی کلیسای ویتنبرگ به خاک سپرده شد.

منبع #BBc 

https://www.bbc.com/persian/world-41821306

۱۳۹۹ اسفند ۲۰, چهارشنبه

تفاوت بین یک شخص مذهبی و یک شخص بدون مذهب




 ۷۰ سال قبل از امروز بیل گیتس در آمریکا و گلبدین در افغانستان تولد شد.

بیل گیتس در ۳۰ سال اخیر برای کشورش ۳۳میلیارد دالر تکس و مالیات داد و بیش از ۳۰۰ هزار نفر را مصروف کار ساخت، برای مردم سهولت ایجاد کرد و منفعت رساند از محصولات و خدمات اش تمام مردم دنیا مستفید شدند و مایه افتخار به وطن اش شد؛ 


گلبدین ملقب به راکتیار و قصاب کابل بیشتر از ۱۰۰۰ میلیارد دالر برای ما خسارات رساند، ۳۰ میلیون افغان را رنج داد و در عین حال صدها هزار هموطن ما را کشت و حدود ۵ میلیون از هموطنان ما را از وطن و زادگاه شان آواره و فراری ساخت.

مردم را به بیراهه سوق داد و از تعلیم و تربیه باز ماند

به وطن اش شرمندگی و ذلت تحفه داد و مایه ننگ به همه افغان ها شد.


۱۳۹۹ اسفند ۱۹, سه‌شنبه

صلح افغانستان؛ خلیلزاد و میلر در راولپندی با رئیس ستاد ارتش پاکستان دیدار کردند


زلمی خلیلزاد، نماینده ویژه آمریکا برای صلح افغانستان با ژنرال قمر جاوید باجوا، رئیس ستاد ارتش پاکستان در راولپندی دیدار و درباره روند صلح افغانستان با او گفتگو کرده است.

در اعلامیه مطبوعاتی که ستاد ارتش پاکستان منتشر کرده آمده که در این دیدار درباره مسائل دوجانبه، امنیت منطقه‌ای از جمله روند صلح افغانستان صحبت شده است. ژنرال باجوا در این دیدار مجددا تأكید كرده كه "حمایت پاکستان از روند صلح نشانه حسن نیت این کشور در این قضیه است". 

در دیدار امروز که در مقر فرماندهی ارتش پاکستان در شهر راولپندی انجام شد، ژنرال اسکات میلر، فرمانده نیروهای آمریکایی و ناتو در افغانستان نیز حضور داشته است. 

بنا به اعلامیه هیات آمریکایی "از ادامه تلاش‌های پاکستان برای صلح و ثبات در منطقه قدردانی کرده است.

در دور تازه سفرهای خلیلزاد برای تسریع روند صلح افغانستان، او هفته گذشته با رهبران افغانستان و شماری از چهره‌های سیاسی در کابل و با روسای نمایندگی هیات طالبان در دوحه قطر نیز دیدار کرد.

در همین حال، محمد اشرف غنی،‌ رئیس جمهوری افغانستان گفته که پاکستان باید به این "جنگ اعلام نشده" خاتمه دهد و افغانستان آزاد، مستقل و دموکراتیک را بپذیرد 

روز گذشته، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا، در نامه‌ای به محمد اشرف غنی، رئیس‌جمهور افغانستان بر ضرورت فوری "راه حل سیاسی" برای به نتیجه رسیدن روند صلح تاکید کرده است.

در این نامه به طور ضمنی طرح زلمی خلیلزاد، نماینده ویژه آمریکا را برای آینده سیاسی افغانستان تایید می‌کند.

آقای بلینکن گفته که آمریکا از سازمان ملل خواهد خواست که در هفته‌های پیش رو نشستی با حضور کشورهای منطقه‌ای از جمله روسیه، چین، پاکستان و هند در مورد صلح افغانستان برگزار کند.

درز این نامه به رسانه و افشا شدن آن واکنش‌های مقام‌های افغان را نیز برانگیخت از جمله امرالله صالح، معاون اول رئیس‌جمهوری گفت که این نامه هیچ تغییری در موضع دولت نخواهد آورد. 

نامه وزیر خارجه آمریکا در کابل با واکنش‌های متفاوت مقام‌های دولتی و چهره‌های سیاسی این کشور مواجه شده است. 

محمدنعیم، سخنگوی دفتر طالبان در دوحه نیز به رسانه‌ها گفته که طرح آمریکا در اختیار آنها نیز قرار گرفته است.

از قرار معلوم این میانجگری بیشتر صلح بین طالبان با پاکستان را نشان می‌دهد تا صلح افغانستان با طالبان.

۱۳۹۹ اسفند ۵, سه‌شنبه

حکمتیار به طور مستقیم ارگ را تحدید کرد!!!!


 آقای حکمتیار در گفته های اخیر خود خواهان آزادی تمام هودارن خود از زندان های افغانستان شده است. 

این گفته ها واکنش‌های فراوانی از سوی بخشی از مردم شده، که یکی از آنها آقای دوستم می‌باشد که در مصاحبه خود با طلوع می‌گوید :

 حرف های حکمتیار هوای است و میخواهد خودنمایی کن و قدرت خود را به نمایش بگذارد.

از طرفی حکمتیار اخطار داده است اگر هوادارانش آزاد نشود ارگ را محاصره کرده یا دست به تظاهرات میزند .

که این گفته‌ها حرف های دوستم را تصدیق می‌کند .

از اونجایی که حکمتیار علاقه زیادی به پایتخت نشینی دارد ولی به دلیل نداشتن دفتر این امر برای او میسر نمی‌شود که چندین برای ملاقات با غنی درخواست داده است، ولی غنی علاقه برای دیدن او ندارد.

با توجه به تاریخچه حکمتیار و کارهای کرده است هیچ سودی به نفع کشور و مرد نیست شخصی که دست با کشتن هزاران نفر است چگونه می‌تواند به این راحتی داخل کشور شده و برای خود قانون وضع می‌کند .

این شخص که دستور راکت پرانی را صادر می‌کند بدون در نظر داشت چه تعداد از مردم ملکی خواهد مرد که مجموع ۵۰۰۰۰ نفر می‌شود و خود این شخص تنها ۱۸۰۰ نفر را شامل می‌شود .

کارنامه سیاهی که حکمتیار دارد در این چند دهه نشان گر این است این شخص ارتباط مستقیم با پاکستان دارد و ترور های هدفمندی که الان در جریان است زیر دست این شخص است .

مردم باید بیدار باشند که تاریخ بار دیگر رقم نخورد که جان هزاران نفر بیگناه را بگیرد.

این شخص حرف از اسلام میزند ولی خودش بوی از انسانیت نبرده است.

کسانی که حامی این شخص است مسلما برنامه‌ای برای نابودی وطن عزیزمان افغانستان دارند .

سوال اینجاست که ما جگونه می‌توانم جلوی چنین اشخاصی را بگیریم ؟

آیا با کشتن این شخص کشور به ثبات می‌رسد یا خیر؟

برگرفته ازاخبار طلوع نیوز و مصاحبه با دوستم  

زندگی نامه شخصی حکمتیار اینترنت 

با تشکر علی محمد احمدی 


۱۳۹۹ بهمن ۲۹, چهارشنبه

۳۴۰ کشته و زخمی در ۱۵ روز


تعداد ۱۶۸ کشته و ۱۷۲ زخمی فقط در ۱۵ روز گذشته در افغانستان.
این رقم شامل چند ولایت می‌شود که رویداد های اخیر جان شهروندان عزیزمان را گرفته است که این رویداد ها شامل انتحاری یا ترور های هدفمند می‌شود.
این ترور ها یا انتحاری ها برای منافع چه کسانی هست؟ 
یا چه کشور های پشت این پرده هست؟
جان شهروندان افغانستانی مانند مهرهای شطرنج شده که هر کس به نوبت خود میخواهد آنها حرکت بدهند یکی به اسم دین یکی به اسم قدرت یکی به اسم منافع کشور های همسایه مثل ایران ‌و پاکستان.
یکی نیست که جواب گو باشد یا فقط جیب خود را نگاه می‌کنند و بس!
اگر این اتفاق ها بر سر خانواده خودشان بیفتد چیکاری می‌کنند که جان دیگر شهروندان اهمیت نداد؟
اخه تا به کی ؟

سقوط دو پاسگاه دیگر به دست طالبان

 دو پاسگاه امنیتی در دایکندی به دست طالبان سقوط کرد شب گذشته دو پاسگاه نیروهای خیزش مردمی در منطقه سرتگاب ولسوالی پاتو ولایت دایکندی به دست ...